سرویس سیاست مشرق - روزانه میتوان از لابهلای گزارشها و عناوین خبری رسانههای مکتوب و حتی غیر مکتوب، نکات قابلتوجهی استخراج کرد؛ موضوعاتی که میتواند برای مخاطبین قابلاستفاده و محوری برای تحلیل باشد، در گزارش روزانه "ویژههای مشرق" نکات و تأملات قابلاستخراج از رسانهها برای مخاطبین عرضه خواهد شد؛ با «ویژههای مشرق» همراه شوید.
*******
**وضع موجود ربطی به «خاتمی» ندارد،تقصیر «شورای نگهبان» است
روزنامه شرق در گزارشی با عنوان «همسویی زیباکلام با کرباسچی در انتقاد از خاتمی» نوشت:«صادق زیباکلام به تازگی در گفتوگو با خبرآنلاین مانند کرباسچی به خاتمی تاخته...و گفته"چه کسی باید پاسخگو باشد؟ آقای خاتمی باید پاسخگو باشد، آقای عارف باید پاسخگو باشد، آقای سعید حجاریان، موسویلاری، مصطفی تاجزاده و صادق زیباکلام باید پاسخگو باشند. ما باید پاسخگو باشیم".».
این روزنامه اصلاح طلب در ادامه نوشت:«چنین اظهارنظرهایی درحالی است که اصلاحطلبان همواره و بهخصوص در انتخابات اسفندماه مجلس با مانعی مهم به نام ردصلاحیتها روبهرو بودند؛ از سوی دیگر، بالابردن سطح انتظارات از خاتمی در حالی است که او هم در سالهای اخیر با محدودیتهای زیادی مواجه بوده است؛ مشخصا آنکه سیدمحمد خاتمی چندسالی است ممنوعالتصویر است و بازتاب اظهاراتش بهسختی رخ میدهد اما بههرحال باید دید که هدف برخی از اصلاحطلبان از انتقاد به خاتمی که مورد اقبال بخش زیادی از جامعه است، چیست؟».
رئیس دولت اصلاحات با «تَکرار می کنم»، مردم را به انتخاب دولت روحانی و لیست امید مجلس دهم و همچنین لیست امید شورای شهر پنجم دعوت کرد. در ادامه، اصلاح طلبان صراحتا اعلام کردند که سهم خود را از دولت می خواهند و البته تمام و کمال این سهم را گرفته و اکثریت مطلق دولت را از آن خود کردند.
بنابراین، رئیس دولت اصلاحات و طیف اصلاح طلب از بانیان اصلی وضع موجود هستند. برجام، سلفی حقارت، مدیریت «محمد علی نجفی» در شهرداری تهران، کمیته رفع حصر، بازار خودرو، بازار مسکن، گرانی اقلام ضروری، وضعیت اشتغال، رکود در تولید و...همگی از نتایج حضور اصلاح طلبان در قدرت است.
اسفند سال گذشته، در آستانه انتخابات مجلس، زنگ حساب اصلاح طلبان در دولت، مجلس و شهرداری تهران بود. اما این طیف در اقدامی فریبکارانه، دروغ «قلع و قمع شدن اصلاح طلبان توسط شورای نگهبان» را مطرح کرد.
اصلاح طلبان در پی آن بودند تا با ترفند تکراری و نخ نمای «مظلوم نمایی»، هم آرای مردم را به صورت حداکثری جذب کنند و هم پاسخگویی درباره کارنامه و شراکت خود در ایجاد وضع موجود اقتصادی را به حاشیه ببرند.
اما در نهایت، اصلاح طلبان در انتخابات مجلس علیرغم ترافیک کاندیدا، به کارنامه خود باختند. در ادامه، اشخاصی همچون کرباسچی و زیباکلام، درباره پروژه «فضاسازی علیه شورای نگهبان برای دیده نشدن کارنامه» افشاگری کرده و به کارنامه ضعیف اصلاحات و شراکت در وضع موجود اذعان کردند.
حالا این روزنامه اصلاح طلب فریاد برآورده که «چرا سطح انتظارات از خاتمی را بالا می برید؟! وضع موجود تقصیر شورای نگهبان است»؛ غافل از اینکه، دیگر حنای اصلاح طلبان برای مردم رنگی ندارد.
** ظریف خسته شده و منتظر پایان دولت است
روزنامه همدلی در یادداشتی با عنوان «ظریف؛ خستگی سیاسی یا رخوت کرونایی؟» نوشت:«ظریف را چه شده است؟ ممکن است اینگونه به نظر آید که خسته از دوران سنگین ریاست بر ساختمان میدان مشق، بسیار زودتر از موعد، چشم به شمارهانداز معکوس پایان تدبیر و امید دوخته است، تا تن فرسوده شده در هر چه خارجه و بینالملل و دیپلماسی را مجالی دهد برای آسودن. این البته از منظری شاید بهحق باشد و انصاف، اما به واقع در جغرافیای چنین چهار راه حوادثی، چونان مسئولیتی، اینگونه رکودی را برنمیتابد».
این روزنامه اصلاح طلب در ادامه نوشت:« گویا بدون برجام، ظریف آن وزیر خارجه همیشگی نیست، شخصیتی که البته او خواسته یا ناخواسته اینگونه برای خویش، تعریف کرد. می توان گفت در حال حاضر، سرعت قطار دیپلماسی، آنچنان کاهش یافته است که گویا سیاست خارجی دولت در حال رسیدن به یک سکون محض است. در این میان، محدودیتهای کرونایی هم مزید بر علت شده و این روند را به سوی یک تعطیلی مطلق سوق داده است. تنها گاهی خبرهایی میرسد از صحبتهای تلفنی آقای وزیر با چند همتای خارجی و بس. گفتوگوی تلفنی با وزیر خارجه کوبا، افغانستان، پاکستان، ترکمنستان و مانند این، که در نهایت اخباری دو خطی از آن مبنی بر صحبت دو همتای امور خارجه و گفتوگوی آنها در مورد اوضاع منطقه و جهان، در رسانهها منتشر میشود». هنوز فرصت قابل توجهی تا پایان دوره دولت دوازدهم باقی مانده است و این انفعال زودهنگام از جانب دستگاه دیپلماسی کشور، قدری عجیب به نظر میرسد».
همدلی در ادامه نوشت:«فشار تحریمها بر شانههای مردم صبور این خاک، بیشتر از گذشته است. اگر چه دل بر عزت این خاک دارند و کماکان همراه هستند، اما این حقیقت از مسئولیت ظریفی که بر مسند وزارت خارجه نشسته است، نمیکاهد. این وظیفه، بهانه نمیطلبد. «در توان من نیست»، «نمیگذارند»، «نمیشود» و «نمیتوانم»، در آن جای ندارد که اگر داشت، قبول اینچنین مسئولیتی محلی از اِعراب نداشت».
در سالهای اخیر کارشناسان و صاحبنظران بارها بر این مسئله تاکید کردند که یکی از نقاط ضعف جدی دولت این است که وزارت «امور خارجه» به وزارت «امور برجام» تقلیل پیدا کرده است.
دولت روحانی که با تمسخر منتقدان، مدعی بود که مسلط به «زبان دیپلماسی» است، قواعد بدیهی همچون «توازن تعهدات»، «همزمانی اجرای تعهدات»، «اخذ تضمین از طرف مقابل» و «پیش بینی برگشت پذیری امتیازات واگذار شده در صورت نقض عهد» که قاعده عقلی هر قرارداد حقوقی است را مطلقاً در برجام رعایت نکرد و عملاً توافق، به شکل دو مرحلهای (واگذاری نقد و یکجای امتیازات در مقابل وعدههای نسیه تدریجی و فاقد ضمانت طرف مقابل) تدوین و اجرا شد.
از سوی دیگر، ناکارآمدی در دیپلماسی منطقهای، فشل بودن دیپلماسی اقتصادی، سفارتخانه های بدون سفیر در چین و هند، رفتارهای تحقیرآمیز مستمر اروپا در اخراج و بازداشت دیپلماتهای ایرانی و تعرض به سفارتخانههای ایران در اروپا و...از جمله نقاط ضعف و قصور و تقصیرهای وزارت خارجه در سالهای اخیر بود.
آقای ظریف همچنین در دوره وزارت خود، اظهاراتی همچون «آمریکا می تواند با یک بمب تمام سیستم دفاعی ما را از کار بیاندازد» و «خبر خوب این بود که دوست من عادل الجبیر (وزیر خارجه وقت آلسعود) با حضور ایران، به مذاکرات وین بیاید... ۵۰۰ زائر ما در مراسم حج کشته شدند اما ما روابط خود را قطع نکردیم حتی روابط خود با عربستان را کاهش هم ندادیم » و«ما (ایران و عربستان) برای مستثنی کردن یکدیگر و تبدیل شدن به قدرتمندترین در منطقه، منطقه را نابود کردهایم» و «پولشویی در کشور ما یک واقعیت است و کسانی که هزاران میلیارد تومان پولشویی میکنند به راحتی دهها میلیارد هم برای مخالفت با پولشویی هزینه میکنند!» و...را در کارنامه خود ثبت کرده است.
متاسفانه آقای ظریف در 7 سال اخیر نتوانست کارنامه قابل قبولی ارائه دهد و دستگاه دیپلماسی کشورمان یکی از ضعیف ترین دوره های خود را در سالهای اخیر تجربه کرد.
**عبدی: انتخاب روحانی،محصول دست های بسته اصلاح طلبان بود
«عباس عبدی» فعال سیاسی اصلاح طلب در مصاحبه با روزنامه اعتماد گفت:«در انتخابات سال 92، اصلاحطلبان قبل از اینکه به صحنه بیایند، فکر میکردند امکان ندارد اگر از شخصی مثل روحانی حمایت کنند، مردم با آنها همراهی کنند. ولی وقتی اصلاحطلبان از روحانی حمایت کردند، مردم هم از تصمیم آنها حمایت کردند. حتی میتوانم بگویم پیش از اصلاحطلبان مردم گرایش خود را نشان داده بودند. بنابراین آن رویداد نشان داد که فرضیه فوق نادرست بود».
عبدی در ادامه گفت:«البته اصلاحطلبان اگر رفتار مناسبی میداشتند میتوانستند فرد دیگری جز روحانی را وارد انتخابات کنند. انتخاب روحانی محصول دستهای بسته خودشان بود. اگر نیروهای اصلاحطلبان به شکل دیگری وارد انتخابات میشدند و آنها نهایتا یک اصلاحطلب مناسب و اجماعی ریاستجمهوری را به عنوان کاندیدای خودشان معرفی میکردند، به طریق اولی میتوانستند در انتخابات پیروز شوند؛ چراکه آنها حتی با روحانی هم در انتخابات پیروز شدند».
برخلاف ادعای عبدی، در سال ۹۲ کاندیدای اصلی اصلاح طلبان، «محمد رضا عارف» بود. نکته قابل تأمل اینجاست که بر طبق نظرسنجیهای مراکز نزدیک به اصلاح طلبان، عارف، ۳ روز مانده به انتخابات ریاست جمهوری، تنها ۸ درصد رأی داشت و طیف اصلاح طلب برای سرپوش گذاشتن بر این رسوایی، در ادامه خود را حامی روحانی معرفی کردند.
در سال ۹۶ نیز اصلاح طلبان به دلیل دایره بسته و فیلترهای عجیب و غریب در این طیف، هیچ کاندیدایی برای رقابت در انتخابات ریاست جمهوری نداشته و خود روحانی نیز به دلیل کارنامه ضعیف در دولت یازدهم، با کاندیدای پوششی -اسحاق جهانگیری- در رقابتهای انتخاباتی حاضر شد.